بارها این موضوع را شنیدهایم که ایرانی نمیتونه کار تیمی کنه یا ایرانی مشکل داره توی کار تیمی. ولی آیا همچین چیزی درست هستش؟ آیا واقعا ما ایرانیها نمیتونیم کار تیمی انجام بدیم؟
به نظر من نمیتونیم حکم کلی برای این موضوع صادر کنیم ولی خیلی از ما ایرانیها در زمینهی کار تیم مشکل داریم. دلیل این موضوع هم به خاطر این هستش که آموزش ندیدیم. باید این موضوع در دورهی مدرسه به تمامی دانشآموزان آموزش داده بشه. در صورتی که همچین اتفاقی بیوفته مطمئنا تاثیر بسیار زیادی بر روی آینده ایران خواهد داشت.
خب بحث اولیه رو کوتاه میکنم و میام با یک موضوع شروع به توضیح برخی موارد میکنم. من در این سری مقالات منظورم از تیم، تیم توسعه و برنامه نویسی هستش (چیزی که توی خیلی از اونها بودم توی این سالها)
تفاوت تیم با گروه
دانشآموزان یک کلاس درس را در نظر بگیرید. تمامی این افراد در حال انجام کار واحدی هستند ولی هدف هر یک برای خواندن آن درس متفاوت هستش. به این افراد گروه گفته میشود.
پس در گروه هدف واحد و یکسان وجود ندارد.
حال یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید. هدف همگی یکی هستش و اون هم قهرمانی و برد تیم هست.
پس در یک تیم، هدف واحد وجود دارد.
اعضای یک تیم
در یک تیم فوتبال، یک کاپیتان وظیفهی هدایت و روحیه دادن به بازیکنان را در زمین بر عهده دارد.
هر تیم یک مربی دارد که اهداف و آموزشهای کلی را به بازیکنان از جمله کاپیتان میدهد و نحوهی بازی تیم را مشخص میکند.
اعضای تیم، تمامی افرادی که در بازی هستند اعضای تیم هستند.
حال بیایم این تیم رو به یک تیم برنامهنویسی تبدیل کنیم.
مدیر پروژه در یک تیم برنامهنویسی مسئولیت کاپیتان را بر عهده دارد.
مدیر شرکت، نقش مربی را در تیم بازی میکند.
برنامهنویسان نقش اعضای تیم را بازی میکنند.
مدیر پروژه (مدیر تیم)
برخی از وظایف این شخص عبارت است از:
- باید زمان را مدیریت کنه. مدیریت زمان یکی از سخترین کارها در هر زمینهای هستش.
- باید پاسخگوی رییس شرکت باشه
- باید با تیم در ارتباط و تعامل باشه.
- باید کارهای خودش رو انجام بده.
- در صورتی که مدیر پروژه نتونه و یا نزارن که این وظایف رو انجام بده، تیم دچار تنش، دعوا و در بیشتر مواقع از هم پاشیدن میشود.
اعضای تیم
برخی از وظایف این شخص عبارت است از:
- باید وظایف محوله رو انجام بده
- باید یک مسئله رو حل کنه.
- باید یاد بگیرن و مطالعه کنن.
- باید پاسخگوی مدیر تیم باشن.
هر چی که در این لیست پایینتر میایم، با مشکلات بیشتری روبهرو میشیم. در واقع هرجا که نیاز به تعامل اجتماعی بیشتر باشه ما با مشکلات بیشتری روبهرو میشیم.
اکثر مشکلات ما در تیم به خاطر ضعف مشکلات ارتباطی هستش و نه مشکلات فنی
یادمون باشه، دادن سمت راحتترین کار دنیاست، باید بدونیم در هر سمتی که هستیم چگونه رفتار کنیم.
چه باید کرد؟
هیچ یک از ما نصیحت شنیدن را دوست نداره. ولی در این بخش فقط میتونم نصیحت کنم. یادمون باشه هر تغییری از خود ما آغاز میشه و نیاز هست در مورد این مواردی که پایین میگم در تنهایی فکر کنیم و به کار بگیریمش.
نصیحتهایی به اعضای تیم
- حرف رهبر یا مدیر تیم را به خوبی گوش کنیم
- همگام شدن زمان میبره، صبور باشیم
- ما همه بیتجربه هستیم و تجربه باعث میشه یاد بگیریم
- حتما باید رو در رو مشکلات رو بگیم و نذاریم انباشته بشه. در این مورد حفظ احترام طرف مقابل فراموش نشه به هیچ وجه.
- مغرور و خود برتر بین نباشیم.
- اگر سوالی داریم حتما بپرسیم و خجالت نکشیم.
- موارد مهم رو یادداشت کنیم.
نصیحتهایی به مدیر تیم
- باید فضای همدلی و نترسیدن را برای اعضای تیم ایجاد کند.
- مغرور و بی حوصله نباشد.
- همگام شدن زمان میبره، مدیر تیم باید صبور باشه.
- آموزش رو فراموش نکنیم. هیچگاه توان همه رو در یک حد مساوی ندونیم.
- خواستهها رو دقیقا مشخص کنیم.
- زمانی که از یکی از اعضای تیم ضعف دیدیم، کاری کنیم که به هیچ وجه آبروی اون عضو نره و درست کمکش کنیم.
- حتما باید رو در رو مشکلات رو بگیم و نذاریم انباشته بشه
- به طور منظم جلسه بذاره.
اینها مواردی بودن که بیشترین عوامل شکست و از هم پاشیدن تیمها رو شامل میشن. این موارد رو جدی بگیرید و در صورتی که همه رو بلد هستید باز هم پیش خودتون اونها رو مرور کنید.
دیدگاهتان را بنویسید